تفاوت ریتارگتینگ و ریمارکتینگ

تفاوت بین ریتارگتینگ و ریمارکتینگ

تصور کنید که قابلیت تشخیص خریدار واقعی در یک نگاه را داشتید چه می‌شد؟ شما می توانستید به راحتی مشتریان را از “هممم یه صفحه خرید باز شده” را به “خب برم ببینم چجوری میشه اینو خرید” منتقل کنید، این ایده آل خواهد بود، درست است؟ به این روند ریمارکتینگ گفته می‌شود.

ممکن است برایتان پیش آمده باشد وقتی از یک وب سایت فروشگاهی بازدید کرده و در آن وب سایت پیمایش کردید اما در نهایت چیزی خریداری نکرده و خارج شده اید، پس از آن ناگهان در فیس بوک تبلیغاتی درباره همان محصول برایتان نمایش داده شد و با خود فکر کردید، “آیا دست اندر کاران به اطلاعات من دسترسی دارند؟”

جواب منفی است هیچ شخص سیاسی یا هکر و … در کار نیست. اینجاست که مفهوم ریتارگتینگ و ریمارکتینگ مطرح می‌شود. شما احتمالاً این اصطلاحات را شنیده اید و احتمالاً از آنها به جای یکدیگر استفاده می کنید. بهتر است همین حالا این نکته را به یاد داشته باشید: ریتارگتینگ و ریمارکتینگ با یکدیگر تفاوت های اساسی دارند.

در این مقاله برای توضیح تفاوت بین این دو مفهوم می‌پردازیم، تا بتوانید به درستی از آنها استفاده کنید و مطمئن شوید که بیشترین بهره را از آنها می‌برید.

ریتارگتینگ چیست؟

از آنجا که برخی افراد که درصد آن‌ها کم هم نمی‌باشد از خرید آنلاین پرهیز دارند و در چنین شرایطی هدف اصلی شما این است که آنها خرید خود را به پایان برسانند. در واقع مشکل اصلی در درک این افراد است که چرا این خرید را در سایت شما انجام نمی‌دهند.

دلایل مختلفی وجود دارد که مشتری خرید را نصفه رها می‌کند:

• موبایلشان زنگ می‌خورد و به طور فوری رئیسشان احظارشان می‌کند
• فرزندشان دچار مشکلی شده است و باید به آن رسیدگی کنند
• آنها فقط با تلفن خود در حال خرید بودند و می خواستند محصولات را برای بعد ذخیره کنند
• آنها فقط می خواستند هزینه حمل و نقل را بررسی کنند
• آنها هنوز کمی مطمئن نیستند که ارزش پیشنهادی شما بهای آن را دارد یا نه

همه این موارد شاید در نگاه اول اصلا منطقی به نظر نرسد اما واقعیت ماجرا از همین قرار است. خوبی این مسئله در آن است که بسیاری از این مشکلات با کمی فشار یا با ارائه یک مقدار ارزش اضافی مانند تخفیف قابل حل است. بیایید دوباره برگردیم سر مسئله ریتارگتینگ یا هدف گیری مجدد!

طرز کار هدف گذاری مجدد یا ریتارگتینگ

هدف گذاری مجدد در درجه اول از تبلیغات اینترنتی برای جلب نظر علاقه مندان به وب سایت شما برای پایان خرید استفاده می کند. این تاکتیک، بازدید کنندگان یک صفحه خرید را به خریدار تبدیل می کند.

با افزودن اسکریپت (یک قطعه کد) به وب سایت خود، می توانید اقدامات کاربر را از طریق کوکی های قرار داده شده در مرورگر وی ردیابی کنید. این بدان معناست که شما می دانید کاربر در وب سایت شما چه کاری انجام داده است و کجا می تواند آنها را به صورت آنلاین پیدا کنید تا تبلیغات شخصی و جدیدی را به آنها نشان دهید.

چند وقت پیش در یک سایت فروشگاهی مشغول گشت و گذار بودم که یک تبلیغی به چشمم خورد تحت عنوان ردیاب کودک؛ خب قضیه از چه قرار بود؟ یک گردنبند کوچک در گردن یک بچه، مسیر گشت و گذارش را در گوشی هوشمند نمایش می‌داد و والدین میتوانستند با کمک آن گردنبند مسیر طی شده توسط فرزندشان را مشاهده کنند و این همان کوکی است. کوکی ها اطلاعات مسیر عبوری کاربر را نشان می‌دهند.

با “دنبال کردن” آنها در اینترنت، اطمینان حاصل می کنید که برند شما توسط آنها به اندازه کافی دیده می شود تا وقتی که آماده خرید شوند، به شما فکر کنند و به سایت شما بازگردند. کلیدواژه ریتارگتینگ این است که تبلیغات شما به آن دسته از بازدیدکنندگان وب سایت اختصاص دارد که قبلاً به محصولات شما علاقه نشان داده اند. این همان چیزی است که هدف گذاری مجدد به نظر می رسد!

ریمارکتینگ چیست؟

اگرچه هر دو این استراتژی ها برای بازگرداندن مشتریانی هستند که پس از انجام عملی خاص از وب سایت شما بازگشته اند، بازاریابی مجدد یا ریمارکتینگ معمولاً به جای تبلیغات از ایمیل استفاده می کند.

بازاریابی مجدد مستلزم جمع آوری اطلاعات بازدیدکنندگان سایت شما و سپس ارسال ایمیل برای متقاعد کردن آنها برای بازگشت به سبد خرید رها شده در وب سایت شما و انجام خرید است. ریتارگتینگ و ریمارکتینگ تفاوت های ریز و مهمی با یکدیگر دارند.

به تفاوت ریتارگتینگ و ریمارکتینگ فکر کنید، بسیاری از بازاریاب ها و صاحبان فروشگاه های آنلاین از هر دو استراتژی (که هر دو شخصی را که به محصول شما علاقه نشان داده اما هنوز آن را خریداری نکرده است)  برای کسب بهترین نتیجه، استفاده می کنند.

چرا باید از ریتارگتینگ و ریمارکتینگ استفاده کرد؟

در نهایت بسیاری از شرکت ها تلاش خود را برای دستیابی به مشتریان جدید متمرکز می کنند و بهبود روابط موجود با مشتریان فعلی را فراموش می کنند.

مشتریانی که قبلاً از وب سایت شما بازدید کرده اند، محصولات و هدف شما را درک می کنند، بنابراین لازم نیست پیام کاملاً جدیدی برای این مخاطبان بفرستید و محصول خود را معرفی کنید. از آنجا که آنها از قبل با نام تجاری شما آشنا هستند، به شما اعتماد می کنند، این امر ارتباط با آنها را آسان می کند.

در واقع، این فقط بدین معنا نیست که آنها شما را می‌شناسند، بلکه مهمتر از همه، آنها به شما اعتماد می‌کنند و می‌توانید علایق آنها را شناسایی کنید. شما می دانید که آنها چه نوع محصولی را دوست دارند، چه چیزی را دوست ندارند و در قیف خرید کجا هستند. این به شما کمک می‌کند تبلیغات سفارشی برای این افراد ایجاد کنید که به آنها در خرید بهتر کمک می کند.

ریتارگتینگ و ریمارکتینگ این امکان را به شما می دهد تا به مشتری خاص (مشتری پیشین و یا بازدید کننده پیشین) توجه مناسب و کافی را به بهترین وجه نشان دهید.

ریتارگتینگ زیر مجموعه ریمارکتینگ قرار می گیرد

بعد از اینکه توانستید تشخیص دهید کدام گروه از مخاطبان باید مورد ریتارگتینگ قرار گیرند، در می‌یابید که چگونه باید آنها را مورد هدف قرار دهید؛ از چه کانال هایی که باید استفاده شود و تبلیغات باید شامل چه مواردی باشد. کل این روند بازاریابی مجدد یا ریمارکتینگ است.

در حالت ایده آل، شما می خواهید این تبلیغات را به گونه ای بسازید که مستقیم و متمرکز باشد تا بتواند مخاطب مورد نظر را به مشتری واقعی تبدیل کند.

کانال های مختلفی که می توانید برای بازاریابی مجدد استفاده کنید می تواند تبلیغات اینستاگرامی، تبلیغات Google و لیست های ایمیل باشد. با ایجاد محتوای جالب، جذاب و شخصی برای مخاطبان خود، قادر خواهید بود توجه آنها را به خود جلب کنید.

انواع ریمارکتینگ

۱- ریمارکتینگ از طریق تبلیغات گوگل

خب فرض کنید شما به طور تصادفی وارد وب سایت ما شده اید و در حال خواندن یک مقاله درباره بازاریابی هستید و پیشنهاد سئو در ارومیه برایتان ظاهر می‌شود، شما در آن مقطع زمانی ممکن است بنا به هر دلیلی آن صفحه را نادیده بگیرید، اما پس از مدتی مثلا یک ماه، بعد از کسب اطلاعاتی درباره سئو و اهمیت آن در کسب و کارهای آنلاین تصمیم میگیرید که درباره اش بیشتر بیاموزید، ممکن است اولین جایی که برای تحقیق انتخاب کنید گوگل باشد.

زمانی که سئو در ارومیه را سرچ می‌کنید در گوگل نتایجی برایتان نشان داده می‌شود و چون ما از ریمارکتینگ گوگل استفاده می‌کنیم در رتبه اول گوگل لینک ما را مشاهده خواهید نمود، خب اینجا چه اتفاقی خواهد افتاد؟ چون قبلا به وب سایت ما سر زده اید اعتماد خواهید کرد و احتمال خرید شما به نسبت شخصی که اولین بار است به وب سایت ما مراجعه می‌کند بسیار بالا می‌رود و این همان سیستم ریمارکتینگ است.

۲- ریمارکتینگ از طریق ایمیل

این روش اصلی برای بازاریابی مجدد است. شرکت ها قبل از تبلیغات گوگل از این موارد استفاده می کردند. از طریق تمام فرم هایی که افراد در وب سایت شما پر می کنند یا همه افرادی که در وب سایت شما ثبت نام می کنند، با استفاده از این لیست ایمیل شما می توانید همه بازدید کنندگان سایت خود را به خرید و ریمارکتینگ دعوت کنید.

به عنوان مثال در یک سایت فروشگاهی بر اساس آنچه در سبد خرید مشتری قرار دارد، از طریق بازاریابی مجدد به واسطه ایمیل، می‌توان کاربر را مورد هدف قرار داد. محتوای ایمیل بسیار جذاب است زیرا نشان می دهد محصولی که کاربر می خواست (اما خریداری نکرده) تقریباً در حال اتمام است. یک  کال تو اکشن (Call To Action) نیز گنجانده شده است که می گوید “به زودی پایان می یابد” ، و احساس اضطراری برای خرید مجدد، ایجاد می کند.